روی شیشه مغازه برگهای چسبونده شده بود که با دیدنش دنیایی از شادی و دنیایی از غم رو دلم نشست.
به گزارش شمال نویسنده وبلاگ «سرباز غریب» در آخرین پست وبلاگش نوشت:
چند وقت پیش تو شهر داشتم دور میزدم. موقع اذان مغرب بود. دیدم یه مغازه درش بسته است. روی شیشه مغازه برگهای چسبونده شده بود که با دیدنش دنیایی از شادی و دنیایی از غم رو دلم نشست.
شادی بخاطر اینکه از دیدن چنین برگهای لذت بردم و تو دلم چندیدن بار به صاحب مغازه احسنت گفتم. غم بخاطر اینکه متاسفانه این تصویر کمیابترین عکس در ویترین مغازههای ایران است.